مقالات علمی، پژوهشی، درسی

سیر مطالعاتی آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین (2)
درج شده در تاریخ 1394/07/30 توسط فروغی.

گروه بندی

لیست مقالات
اهمیت مصرف صبحانه(2)
تاریخ درج مقاله: 1394/11/20
اهمیت مصرف صبحانه(1)
تاریخ درج مقاله: 1394/10/23
فوائد آهسته غذا خوردن
تاریخ درج مقاله: 1394/09/25
زندگی نام امام محمد باقر (ع)
تاریخ درج مقاله: 1394/08/20
خوب جویدن غذا(2)
تاریخ درج مقاله: 1394/08/14
خوب جویدن غذا (1)
تاریخ درج مقاله: 1394/08/03
نوشیدن آب بین غذا
تاریخ درج مقاله: 1394/07/19
ویتامین D
تاریخ درج مقاله: 1394/07/11
زندگینامه امام محمد باقر (ع)
تاریخ درج مقاله: 1393/07/09
نیمه‌ی رمضان - بچه ها بخوانند
تاریخ درج مقاله: 1392/11/28
فکر کن و بساز - مخصوص بچه ها
تاریخ درج مقاله: 1392/11/28
به یاسین ، به طه
تاریخ درج مقاله: 1392/11/28
بزرگتر ها بخوانند ...
تاریخ درج مقاله: 1392/11/28
بزرگتر ها بخوانند
تاریخ درج مقاله: 1392/11/28
بچه ها بخوانند
تاریخ درج مقاله: 1392/11/28

پوچی چرا ؟اضطراب به چه دلیل؟(2)

آفات دل بستن به خدا

تنها خدا غنی و پایدار است و غیر خدا پوچ و نابود شدنی و رفتنی است .پس دل بستن به غیر خدا یعنی دل بستن به پوچی ها. به عنوان مثال اگر

کسی به ساختمان که رفتنی است دل ببندد به پوچی دل بسته است.به عنوان مثال:اگر کسی به ساختمان که رفتنی است دل ببندد به پوچی دل بسته

است ، اما اگر برای ایجاد بستر بهتری جهت بندگی خدا،ساختمان بخواهد ،دیگر به پوچی دل نبسته است،یا اگر کسی به حافظه اش دل ببندد چون

حافظه با دوران پیری از بین می رود در واقع به پوچی دل بسته است، و نتیجه ی آن اضطراب خواهد شد.

دلبستن به مدرک، قدرت،ثروت و امثال اینها نهایتاً موجب پوچی و اظطراب است. «مدرک » با فراموش کردن آموخته ها ،توان واقعی اش را از

دست می دهد .قدرت پس از مدتی کم می شود و ثروت پس از مدتی تمام می گردد، یا عمرمان تمام می شود و دیگر ازآن بهره نمی بریم!هرکدام

از این ها اضطراب آور و اذیت کننده است و انسان را ازآرامش دور می کند.

اگر انسان به هر چیز- غیر خدا - نظر کند و دلِ خود را به آن بدهد ، نا خود آگاه در ضمیرش یک نوع دل بستن به پوچی ها صورت گرفته است

هرچند ممکن است در ظاهر اصلاً متوجه نباشد.ممکن است کسی به فرزندش دل ببندد و بگوید: «فرزندم جوان است و ماندنی». در حقیقت بیان

می کند که ناخودآگاه ، اضطراب رفتن او را دارد.

اگر به کسی خبر دهند که در کنکور قبول شده است اول خوشحال می شود ولی در عین خوشحالی یک نوع غصه هم در دل آن حال خوش دارد.

زیرا  می داند آن خوشحالی نمی ماند و باید به چیز دیگری وصل شود.چون صرف قبول شدن در کنکور هدف انسان نیست،از رفتن به دانشگاه

خوشحال است اما در عین حال ، اضطراب گذراندن ترم اول و دوم و.... را دارد. وقتی فارغ التحصیل شود باز دلش شور و اضطراب دارد،

رفتن به سربازی ،پیدا کردن کار،فکر خانه و همسر  و ماشین ..... و خلاصه اسیر شدن در میان غم های بزرگ تر! البته منظورم این است که

هرگونه گرایش به غیر خدا اضطراب آور است ، باید به این نکته مهم رسید که در دلِ هر چیزِغیر خدایی یک اضطراب هست،اصلاً جنس 

دنیا این است .  تازه بعد از تمام کردن تحصیلات و رسیدن به همسر و خانه مثل پدرش می شود!یعنی همچنان اضطراب دارد،شوهر دادن

دخترها،زن دادن پسرها و کامل کردن خانه و .... بعد پیر می شود و باز هم اضطراب هست آن هم به نحو شدید تر، زیرا شدیداً احساس پوچی

می کند.زبان حال پیرمردها و پیر زن هایی که از طریق دل بستن به خدا به زندگی پرداخته اند این است:«ای دنیا اُف بر تو» این بدان معنی است

که آن ها به آنچه می خوایته اند نرسیده اند . یعنی زندگی شان پوچ شده.پس دل بستن به غیر خدا ،مساوی با دل بستن به پوچی ها و روبه رو شدن

با انواع اضطراب ها است.

امام صادق (ع): هرکس دلبستگی به دنیا پیدا کند ،دلش سه خصلت پیدا خواهد کرد،اندوهی که به او سودی نمی رساند و

آرزویی که به آن نخواهد رسید وامیدی به دست نخواهد آورد.(بحارالانوار،ج70،ص24)

مطلب ادامه دارد.....